مقاله شروع یک رویا ازکنجکاوی (تحلیل فیلم  A Million Miles Away) به نوشته فاطمه زارعی

شروع یک رویا ازکنجکاوی (تحلیل فیلم  A Million Miles Away)

فیلم “A Million Miles Away” داستان واقعی خوزه هرناندز، فضانورد مکزیکی-آمریکایی را رو بیان می‌کند که چطور با پشتکار و عزم راسخ خودش، توانست یکی از بزرگ‌ترین هدف های انسان رو محقق کند: سفر به فضا. داستان این فیلم نشان می‌دهد که با طی کردن چه مسیری یک فرد از یک خانواده فقیر کشاورز در مکزیک، با تمام محدودیت‌هایش و چالش‌هایی که با آن دست و پنجه نرم می‌کرد ، موفق شد به آسمان‌ها برسد.

خوزه از کودکی به فضا علاقه داشت و همیشه با نگاه‌های خیالی به آسمان نگاه می کرد و در رویای خودش آرزو داشت که روزی فضانورد شود. اما این رویا برای کسی مثل  خوزه که در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده بود، خیلی دور از ذهن به نظر می‌رسید. با این حال، خوزه توانست با ایمان به خودش و اراده‌ی قوی به این هدف دست برسد. این داستان نه تنها درباره یک فردی هست که برای رسیدن به آرزوی خودش جنگید، بلکه درباره پیروزی عملگرایی و هدف گذاری درست در سخت‌ترین شرایط هست.

او در طول مسیر خودش با بسیاری ناکامی‌ها شکست‌ها و موانع  دست و پنچه نرم کرد اما به جای اینکه از مسیر خودش منحرف بشود، توانست مراحل رسیدن به هدفش رو مجدد باآفرینی کند و به شکست های خودش به عنوان فرصت یادگیری نگاه می کرد. این نشون دهنده ی تاب آوری و انعطاف پذیری بسیار بالای او بود که از هر سختی و چالشی که داشت به عنوان یک نقطه ی شروع برای رشد و یادگیری  برای رسیدن به هدفش استفاده می کرد.

توانایی او در باور به توانمندی‌هایش و حفظ انگیزه ، به او کمک کرد تا بتواند بر محدودیت های بیرونی که داشت پیروز شود.داستان خوزه میتواند به ما یاد بدهد که چطور می‌توانیم با داشتن اعتماد به نفس ، انگیزه و هدف گذاری درست حتی در سخت ترین و پیچیده ترین شرایط زندگی به آسمان ها برسیم.این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که موفقیت ، به داشتن منابع و شرایط ایده‌آل نیست بلکه بیشتر به اراده و قدرت درونی خود فرد بستگی دارد.

نقشه ی یک رویا

اولین قدم که خوزه هرناندز برای رسیدن به هدفش برداشت، کشف  یک هدف روشن بود. او از کودکی متوجه شد رویایش کشف آسمان هست و برای رسیدن به آن باید یک فضانورد شود. این تنها یک تصمیم نبود بلکه به نوعی نقشه‌ی و راه مسیر زندگیش بود که با دقت و پشتکار آن را طی کرد. هر شخصی که بخواهد به هدفی بزرگ برسد بهتر است که دقیقا بداند چه می‌خواهد؟ و مسیر رسیدن به آن چطور است؟ برای خوزه هدف مشخص بود: فضانورد شدن در ناسا

در این مرحله مهم ترین گام قدرت برنامه ریزی دقیق و هدف گذاری مشخص است که ما به آن هدف گذاری اسمارت می‌گوییم. او می‌دانست برای رسیدن به رویایش باید تحصیلات و مهارت هاش رو تقویت می کرد و در این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که هدف گذاری باید واقع بینانه و قابل دسترس باشد.

اولین اقدام خوزه برای رسیدن به رویایش این بود که در رشته‌ی مهندسی فضا در دانشگاه ادامه تحصیل بدهد. این نشان دهنده‌ی درک اون از نیازه های فنی و علمی برای رسیدن به هدفش بود و او می‌دانست که برای رسیدن به ناسا باید تحصیلات و تخصص علمی بالایی داشته باشد. برخلاف بسیاری از افرادی که ممکنه به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی از تحصیل دست بکشند، خوزه در هیچ مرحله در زندگیش از این هدفش چشم‌پوشی نکرد.

برای رسیدن به اهداف علمی‌اش یاد گرفت که چطور از منابعی محدودی که داشت به طور موثرتری استفاده کند. او با عزمی جزم با مشکلات و شکست ها روبرو شد و از همه فرصتی هاش برای برای پیشرفت استفاده کرد.

در فیلم، ما شاهد تلاشی پیوسته  از طرف خوزه هستیم که بر پایه هدف‌گذاری‌های دقیق و ذهنیت مثبت خودش به جلو می‌رود.‌ این قسمت  از فیلم  به خوبی به ما نشان می‌دهد که برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ، از اول باید هدف‌ مشخص و برنامه‌ریزی دقیق داشه باشیم. این مرحله به او کمک کرد تا که موفقیت‌های بزرگی برسد و این به ما یادآوری می‌کند که برای رسیدن به هر هدفی داشتن نقشه و مسیر راه و بر نامه ریزی دقیق از ضروریات یک زندگی هدفمند است.

شکستن مرزها و فتح آسمان ها

خوزه در مسیر رسیدن به هدف خودش تنها با مشکلات  علمی و فنی مواجه نبود، از طرف دیگه با موانع و مشکلات  اجتماعی و فرهنگی نیز روبرو بود و از هر طرف تحت فشار بود. او در جامعه‌ای به عنوان یک مهاجر مکزیکی زندگی می‌کرد که در آن زمان به سختی می‌توانست به اهداف بلندپروازانه‌اش برسد. یکی از محدویت هایش تبعیض نژادی و چالش های فرهنگی بود. مشکلاتی که می توانستن مانع رسیدن او به هدفش شوند .یکی دیگر از چالش هاش  مشکلات اقتصادی بود که به وضوح در فیلم میبینیم  و چالش‌هایی دیگه‌ایی که خوزه در مسیرش با آنها روبرو می‌شود اما جالب است که خوزه از همین مانع ها به عنوان یک انگیزه ی قدرتمند برای ادامه‌ی مسیرش استفاده کرد.

خوزه در جامعه‌ای که به افراد مهاجر نگاهی متفاوتی داشتند، باید برای اثبات خودش به شدت تلاش می‌کرد. او در مسیر هدفش نه تنها باید خودش را در زمینه های علمی و فنی ثابت می‌کرد در محیطی که بود، باید در برابر نگاهی که به او به عنوان “غریبه” داشتند نیز مقاومت می‌کرد.او در مسیر کاری خودش به خاطر محدودیت هاش مجبور بود که دو برابر بیشتر تلاش کند و ثابت کند که می‌تواند به اندازه ی دیگران موفق شود و می دانست که محیط اطرافش به او فرصت های برابر با دیگران نمی‌دهد و خودش باید مسیر خوش رو بسازد و فرصت های جدید خلق کند.

در فیلم، یکی از صحنه‌های مهم این است که خوزه به معلمش می‌گوید: “من می‌خوام فضانورد شوم”. این لحظه نه تنها نشون‌دهنده انگیزه قوی او است، بلکه نشان دهنده‌ی تلاشش برای شکستن مرزهای اجتماعی و فرهنگی است که می‌توانست مانع تحقق آرزوهای بزرگش باشد.

شکست ها راهی برای پیروزی

یکی از نقاط عطف در زندگی خوزه، پذیرفتن شکست‌ها و استفاده از آن‌ها به عنوان فرصتی برای رشدش بود. در طول مسیر زندگیش، خوزه چندین بار از ناسا رد شد، اما این رد شدن‌ها هیچ وقت  به معنای پایان مسیرش نبود و نا امید نشد. در واقع، این رد شدن ها به یکی از بزرگ‌ترین عامل موفقیتش تبدیل شد.

در این مرحله، خوزه به خوبی یاد گرفت که شکست‌ها جزء طبیعی  از فرآیند رسیدن به موفقیت ها هستند و نباید از اون ها  بترسد. وقتی برای اولین بار از برنامه فضانوردی ناسا رد شد، خیلی از افراد ممکنه تسلیم بشوند و دست از تلاش بردارند. اما خوزه با روحیه‌ای قوی‌تر از قبل به تلاش‌هایش ادامه داد و از هر رد شدن به عنوان فرصتی برای بهبود و اصلاح خودش استفاده کرد.

ایمان به خود

یکی از بزرگ‌ترین درس‌هایی که فیلم “A Million Miles Away” به ما می‌دهد، مقاومت در برابر مشکلات و ایمان به خودمان است. خوزه برای سومین بار از ناسا رد شد، اما این بار به جای اینکه از هدف خودش دست بکشد، توانایی‌های خودش را تقویت و بهتر کرد و دوباره به تلاشش ادامه داد.

در این مرحله، او با چالش‌های جدیدی روبرو شد، از جمله فشارهای خانوادگی و اقتصادی، اما هیچ‌کدام از این مشکلات نتواست او را از هدفش دور کند. خوزه بارها به خودش می‌گفت که “من می‌توانم” و با این باور به راه خودش ادامه می داد. او فهمید که برای رسیدن به هدف‌های بزرگ، باید در برابر مشکلات با تمام توان ایستاد و از هر مانعی عبور کرد.

این قسمت از فیلم تأکید زیادی بر ایمان به خود و قدرت ذهنی دارد. خوزه به روشنی نشان داد که هیچ‌چیز نمی‌تواند او را از رسیدن به هدفش بازدارد، حتی اگر کل جهان بهش نه بگویند. او در برابر تمام شک‌ها و عدم اعتمادهایی که ممکن بود از بیرون به او تحمیل بشود، ایستاد و ثابت کرد که اگه انسان به خودش ایمان داشته باشد، هیچ چیزی غیرممکن وجود ندارد.

فتح آسمان ها

پس از سال‌ها تلاش بی وقفه و مستمر  خوزه هرناندز در نهایت در سال ۲۰۰۹ به عنوان فضانورد به ایستگاه فضایی بین‌المللی (ISS) سفر کرد. او به مدت ۱۴ روز در این ایستگاه فضایی بود و در این مدت، در بسیاری از تجربیات علمی و تحقیقاتی مشارکت داشت. این دستاورد نه تنها یک موفقیت شخصی برای خوزه بود، بلکه نشان داد که هیچ‌چیزی نمی‌تواند جلوی فردی که با اراده و پشتکار می‌خواهد به رویاهایش برسد راوبگیرد.

خوزه بعد از بازگشت از سفر فضایی خودش به زندگی شخصی‌اش نیز توجه زیادی داشت. او به خانواده‌اش، به ویژه همسر و فرزندانش که در طول این سال‌ها از او حمایت کرده بودند، بسیار اهمیت می‌داد. او نه تنها به عنوان یک فضانورد موفق شناخته می‌شد، بلکه به عنوان یک پدر و همسر نمونه نیز شناخته می‌شد که همیشه خانواده‌اش را در اولویت قرار می‌داد.

در این فیلم، خوزه نه تنها به عنوان یک فضانورد شناخته می‌شود، بلکه به الگویی تبدیل می‌شودکه به نسل‌های آینده یادآوری می‌کند که “هیچ چیزی غیرممکن نیست”. این بخش از فیلم به‌طور مؤثر نشان می‌دهد که چطور یک فرد می‌تواند با پیگیری بی‌وقفه هدف‌هایش و داشتن ایمان به خودش، به بزرگ‌ترین دستاوردها برسد.

فاطمه زارعی

ثبت دیدگاه

2 دیدگاه

ورود برای پیوستن به گفتگو

دیدگاه‌ کاربران

ممنون بابت معرفی این فیلم زیبا. بعد خوندن متنتون فیلم رو دیدم و واقعا لذت بردم و شاید توی این برهه از زندگیم واقعا بهش نیاز داشتم. بازم تشکر❤️

Tayebe Jari | 2 ماه،3 هفته قبل | 1 پاسخ
1 0

چه عالی و خوشحالم براتون مفید بوده موفق باشید

فاطمه زارعی | 2 ماه قبل
0 0

ورود برای پیوستن به گفتگو