عزیز، امتیاز روزانهت رو برای خوندن اولین مقاله دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
به صفحه مقالات برو تا بتونی مقاله بعدی رو بخونی و امتیاز جمع کنی.🦋💜
مشاوره در حال حاضر به یک چیز گرون داره تبدیل می شه و طبیعیه که غالب مردم که از شرایط مالی متوسطی برخوردار هستن، به فکر پیدا کردن راه حل باشن. چند روز پیش داشتم توی اینستاگرام می گشتم که دیدم پستی در مورد تعرفه های مشاوره قرار داده شده و مردم در قسمت کامنت ها از قیمت های بالای مشاوره شاکی هستند. در اون بین تعداد زیادی کامنت دیدم که نوشته بودن به جای مشاوره دارن از چت جی پی تی Chat GPTراهنمایی می گیرن و هم رایگانه و هم بسیار مفید و خوبه! برای همین تصمیم گرفتم این مقاله رو تهیه کنم برای افرادی که می خوان با دقت بیشتری روی ذهن و روانشون کار کنن. اگر شما هم جزو افرادی هستید که این ربات محبوب رو به جایگزین مشاور و درمانگر تبدیل کردید، بد نیست به این مقاله نگاهی بندازید.
در دنیایی که تکنولوژی با سرعتی سرسامآور در حال پیشرفت است، هوش مصنوعی (AI) در بسیاری از ابعاد زندگی ما رخنه کرده. یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین کاربردهای آن، ورود به حوزهی سلامت روان و مشاوره است. چتجیپیتی بهعنوان یکی از معروفترین محصولات هوش مصنوعی، این روزها برای بسیاری از کاربران نقشی مشورتی یا حتی شبهدرمانی پیدا کرده. اما سوال اینجاست: آیا چتجیپیتی میتواند جایگزین مناسبی برای مشاور باشد؟
برای پاسخ دادن به این سوال، لازم است این مسئله را از زوایای مختلف علمی، اخلاقی، تجربی و انسانی بررسی کنیم.
مشاور یا رواندرمانگر، فردی آموزشدیده است که علاوه بر دانش نظری، مهارتهای تخصصی مثل همدلی، گوش دادن فعال، تحلیل فرآیندهای روانی و مداخلهگری دارد. مشاوره تنها یک گفتوگوی معمولی نیست، بلکه فرایندی هدفمند و ساختاریافته است که بر پایهی رابطهی انسانی، اعتماد و تحلیل عمیق روانی شکل میگیرد.
در اتاق درمان، درمانگر از ابزارهایی مانند رواندرمانی شناختی-رفتاری، روانتحلیلی، درمان پذیرش و تعهد و بسیاری روشهای علمی دیگر استفاده میکند و میداند در چه زمانی باید سکوت کند، در چه زمانی بازتاب دهد، کِی سؤال کند و چه زمانی وارد مداخله شود.
چتجیپیتی یک مدل زبانی پیشرفته است که با تحلیل حجم عظیمی از متون انسانی، میتواند پاسخهای نسبتاً هوشمندانه و شبیهبه انسان به کاربر بدهد. این مدل در موقعیتهای گوناگون، از نوشتن ایمیل گرفته تا ارائهی پاسخهای مشورتی، مورد استفاده قرار میگیرد.
شاید برای بسیاری از کاربران، پاسخهای همدلانهی چتجیپیتی شگفتانگیز باشد. این مدل میتواند به سرعت به دغدغههای کاربران پاسخ دهد، پیشنهاداتی مبتنی بر روانشناسی بدهد، یا حتی در مواقع تنهایی، حس همراهی و شنیدهشدن القا کند. اما آیا این تجربه میتواند با مشاورهی واقعی برابری کند؟
یکی از مهمترین عناصر در درمان روانشناختی، رابطهی درمانی یا therapeutic alliance است؛ یعنی همان حس امنی که مراجع در اتاق درمان با مشاور خود تجربه میکند. اعتماد، همدلی، حضور ذهن و واکنشهای انسانی، عناصری هستند که هیچ مدل زبانی نمیتواند آنها را عمیقاً بازآفرینی کند.
بر اساس پژوهشها، تا ۳۰٪ موفقیت درمان وابسته به همین رابطهی انسانی است (Wampold, 2015).
یک مشاور انسانی میتواند تفاوتهای فرهنگی، اعتقادی، جنسیتی و زمینهای را درک کند و در تحلیل مشکلات، از این عوامل غافل نشود. اما هوش مصنوعی در بهترین حالت بر اساس دادههای کلی تصمیم میگیرد و ممکن است نسبت به تفاوتهای ظریف انسانی بیتوجه باشد.
یک مشاور واقعی، تابع کدهای اخلاقی حرفهای است، مسئولیت دارد، آموزش مداوم میبیند و در صورت بروز خطا میتواند پاسخگو باشد. ولی چتجیپیتی، با وجود کمکهای احتمالی، نمیتواند مسئولیت روان فرد را بر عهده بگیرد.
من در تجربهی مشاوره با مراجعان متعددی دیدهام که برخی از آنها قبل از مراجعه، از چتجیپیتی مشورت گرفتهاند. مثلاً یکی از مراجعانم گفت: «قبل از اینکه وقت مشاوره بگیرم، دربارهی مشکل خوابم با چتجیپیتی حرف زدم و یه عالمه توصیه داد. ولی بعدش احساس کردم هنوز کسی حرفهامو نفهمیده...»
درست است که این ابزار میتواند همراه خوبی در لحظات اضطرار یا حتی «یادآوریکنندهی تکنیکهای ساده» باشد، اما تجربهی او نشان داد که در نهایت انسان، نیاز به شنیده شدن واقعی، لمس شدن، و دیده شدن دارد؛ چیزی که از رابطه انسانی با مشاور حاصل میشود.
در دسترس بودن فوری
عدم قضاوت
ارائهی اطلاعات و تکنیکهای عمومی روانشناختی
همراهی در لحظات تنهایی یا اضطراب سبک
عدم درک واقعی هیجانات انسانی
نبود تحلیل عمقی شخصیت و سابقهی فردی
خطر اشتباه یا تفسیر نادرست مشکل
نبود تعهد درمانی، پیگیری و رشد مستمر
اگر بخواهیم منصف باشیم، چتجیپیتی میتواند نقش مکمل داشته باشد نه جایگزین. برای مثال:
یادآوری تمرینهای CBT
ثبت افکار خودکار در میان جلسات درمان
پیشنهاد کتاب یا منابع آموزشی مفید
کمک به افراد خجالتی برای آمادهسازی جهت گفتوگو با مشاور
با این نگاه، چتجیپیتی میتواند پلی باشد برای عبور از مقاومتهای اولیه و آمادگی روانی بیشتر.
شاید در آینده، ابزارهای هوش مصنوعی با همراهی مشاوران واقعی، نقش بزرگی در سلامت روان ایفا کنند. مثلاً تحلیل رفتار، الگوهای گفتاری و خلقوخو در طول درمان میتواند به مشاوران کمک کند تا دقیقتر عمل کنند.
اما همچنان رابطهی انسانی، اخلاق حرفهای و قضاوت بالینی ستونهایی هستند که هیچ ماشینی نمیتواند جایگزین آنها شود.
در پاسخ به پرسش اصلی این مقاله، باید گفت: نه، چتجیپیتی نمیتواند جایگزین مناسبی برای مشاور باشد. اما میتواند همراه و ابزار کمکی خوبی باشد، بهویژه در زمانی که دسترسی به مشاور محدود است یا فرد در شروع مسیر درمان دچار ترس و مقاومت است.
سلامت روان یک مسیر پیچیده و انسانی است. رابطهای عمیق، مبتنی بر شنیدن، دیدن، لمس شدن و درک شدن؛ چیزی که تنها از دل ارتباط انسانی ممکن است. چتجیپیتی میتواند جرقهای باشد برای شروع، اما برای ادامهی مسیر، ما هنوز هم به انسانها نیاز داریم.
Wampold, B. E. (2015). How important are the common factors in psychotherapy?
Fitzpatrick, M. R., & Stalikas, A. (2008). The centrality of the therapeutic relationship.
OpenAI. (2023). ChatGPT usage and limitations report.
American Psychological Association (2022). Guidelines for AI use in therapy.
ثبت دیدگاه
ورود برای پیوستن به گفتگو
ماموریت اشتراک نظر
عزیز، امتیاز روزانهت رو برای اولین بازخورد دریافت کردی!❤️
خوشحالیم که عضو راهیاری!❤️
با ثبت یک بازخورد دیگه میتونی بازم امتیاز جمع کنی!🦋💜