مقاله چگونه نظم شخصی به دستیابی به اهداف شما کمک می‌کند؟ به نوشته فاطمه علمداری

تا حالا چندبار تصمیم گرفتیم زندگی خودمان را متحول کنیم اما بعد از چند روز از آن دست کشیدیم؟ به خصوص زمان های شروع تازه مثل شنبه ها، شروع سال نو، روز تولد و... معمولا این حس تحول و انگیزه بیشتر می‌شود. اما نکته مهم اینجاست. شاید به جای اینکه روی انگیزه حساب کنیم لازم باشد یک تکیه‌گاه مطمئن پیدا کنیم.

عنصری که می‌توانیم به عنوان یک تکیه‌گاه روی آن حساب کنیم، نظم و انضباط است. زمانی که می‌خواهیم تغییری در زندگی ایجاد کنیم(چه تغییر کوچک چه بزرگ) لازم است تا رفتارهایی را  به طور مکرر، مداوم و پایدار  انجام دهیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.

انضباط شخصی چیست؟

داشتن نظم و انضباط یک الگوی رفتاری است. این ما هستیم که به جای کارهایی که دوست داریم انجام دهیم، کارهایی که باید انجام دهیم راانتخاب می کنیم. نظم و انضباط نیروی درونی است که ما را وادار می کند به جای ساعت ها خوابیدن، هر روز صبح از رختخواب بیرون بیاییم و ورزش کنیم. نظم و انضباط یعنی داشتن قدرت اراده بر خواسته های اصلی خود.

 نظم چیزی است که فراتر از میل به انجام کاری و انگیزه برای شروع لازم داریم.

انضباط شخصی یعنی مقاومت در برابر وسوسه ها و توانایی ادامه دادن کار با وجود تمام خستگی‌ها.

اما شما چه باوری در مورد انضباط دارید؟ آیا هر بار باعث کاهش انرژی می‌شود یا با تداوم باعث تقویت اراده می‌شود؟

چگونه نظم شخصی می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد؟

اینکه چه تصوری از انضباط شخصی داریم روی اینکه ما تمایل به داشتن یا نداشتن نظم تاثیر دارد. پس بیایم چندتا از دستاوردهای نظم شخصی را بررسی کنیم.

۱)کاهش پراکندگی توجه:زمانی که ما اولویت بندی نداریم، نمی‌توانیم کارها را درست سازماندهی کنیم و در نتیجه بیشتر وقت خود را برای کارهای کم‌اهمیت صرف می‌کنیم. نظم شخصی کمک می‌کند که ذهن و تمرکز ما به سمت کارهای اصلی و اولویت‌دار هدایت شود، که در نتیجه بهره‌وری افزایش می‌یابد.

۲)کاهش استرس: مطالعات نشان می‌دهند که افراد منظم، کمتر از افرادی که با بی‌نظمی روبه‌رو هستند، دچار استرس می‌شوند. داشتن یک برنامه و ساختار مشخص به ما کمک می‌کند تا احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشیم و این کاهش استرس باعث عملکرد بهتر می‌شود.

۳)توانایی انجام کارهای پیچیده‌تر: افراد منظم می‌توانند به راحتی پروژه‌های پیچیده را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرده و به ترتیب اولویت، هر بخش را انجام دهند. چون اصول مدیریت زمان و برنامه‌ریزی بلد هستند، و باعث می‌شود که آنها بتوانند به نحو مؤثرتری پروژه‌ها و کارهای پیچیده‌تر را مدیریت کنند.

۴)افزایش انگیزه: برنامه‌ریزی دقیق و منظم برای رسیدن به اهداف می‌تواند انگیزه افراد را برای انجام کارها افزایش دهد. وقتی ما پیشرفت خود را می‌بینیم و به اهداف کوتاه‌مدت خود می‌رسیم، انگیزه‌مان برای ادامه مسیر بیشتر می‌شود.

۵)مدیریت زمان بهتر: نظم شخصی به افراد کمک می‌کند تا زمان خود را به درستی مدیریت کنند. زمانی که ما می‌دانیم باید چه کاری را در کدام زمان انجام دهیم، از اتلاف وقت جلوگیری می‌کنیم و بهینه‌تر عمل می‌کنیم.

هر تغییری در پس نظم ایجاد می‌شود

قبل از ایجاد نظم لازم است نسبت به مراحلی که موقع تغییر کردن طی می‌کنیم آگاه باشیم. مراحل تغییر شامل:

۱) پیش اندیشه( حتی به تغییر فکر هم نمی‌کنیم)

۲) تفکر ( شروع به فکر کردن درباره ایجاد تغییر)

۳)آماده سازی( ایجاد آمادگی برای انجام کاری متفاوت)

۴)اقدام

۵)تعمیر و نگهداری(ادامه دادن)

۶) خاتمه (تغییر ایجاد شده و راه برگشتی وجود نداره)

همانطور که می‌بینید در نیمی از مراحل تغییر که مهم‌ترین مراحل تغییر هستند، ما نیاز به نظم داریم. اما مسئله اینجاست که ما چطور این نظم را ایجاد کنیم؟چه موانعی سر راه داریم؟

موانع رایج در ایجاد نظم شخصی و راه‌های غلبه بر آنها

۱)مغز، بهترین دوست و بدترین دشمن

مغز ما فرمانده بدن ما و دلسوزترین فرد زندگی ماست. اما گاهی اوقات بیش از حد برای ما دلسوزی می‌کند. مغز مسئول مدیریت انرژی در بدن است . ایجاد تغییر در زندگی فرایندی انرژی بر است و مغز خیلی دوست دار تغییر نیست. مغز تا زمانی که مطمئن نشود که ما برای تغییر کردن جدی هستیم اقدام به تغییر سیم‌کشی نمی‌کند.

اطمینان مغز زمانی ایجاد می‌شود تکرار و نظم در انجام رفتار ایجاد می‌شود.

۲) افکار و احساسات خود را بشناسیم

از آنجایی که مغز از تغییر را دوست ندارد زمانی که تصمیم به تغییر می‌‌گیریم شروع به منصرف کردن ما می‌کند. چطوری؟ با افکار و احساسات ناخوشایند. افکاری مثل تو نمی‌تونی، بیخیال حالا وقت داری و... . گاهی اوقات هم با خطاهای شناختی مثل تفکر همه یا هیچ (یا میتونم کامل انجام بدم یا اصلا انجام نمیدم) و سایر خطاها

ممکن است اقدام به منصرف کردن ما کند. نکته مهم این است که نسبت به این موضوع آگاه باشیم و گول نخوریم.

اگر دوست‌داری بیشتر درباره خطاهای شناختی بدونی این مقاله را مطالعه کن.

۳)سبک زندگی ناسالم

یکی از موانعی که می‌تواند در عدم نظم شخصی تاثیرگذار باشد، نداشتن خواب کافی و تغذیه ناسالم است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افرادی که یک ساعت کمتر از نیازخود می‌خوابند اهمالکاری بیشتری به نسبت روزهای دیگر دارند و تصمیمات هیجانی بیشتری می‌گیرند.

نقش عادات روزمره در تقویت نظم شخصی

تقریبا نیمی از کارهایی که در طو روز انجام می‌دهیم به وسیله‌ی عادت هاست. این کاری است که مغز ما در جهت مدیریت انرژی انجام می‌دهد. نکته مهم دیگری که وجود دارد، ظرفیت تصمیم‌گیری ماست. ما در طول روز ظرفیت محدودی برای تصمیم‌گیری داریم. پس اگر بتوانیم این فرصت‌های تصمیم‌گیری را صرف تصمیم‌های مهم زندگی خود کنیم بسیار تاثیرگذارتر و ارزشمندتر است تا اینکه صرفا صرف عدم نظم شخصی شود. در وهله اول برای رسیدن به نظم شخصی لازم است تا از ظرف تصمیم‌گیری در جهت کنترل وسوسه‌ها استفاده کنیم تا در نهایت به عادت تبدیل شوند و دیگر نیاز به تصمیم جدید و خرج کردن ظرفیت تصمیم‌گیری نباشد. اما چطوری این نظم را ایجاد کنیم؟

ابزارها و تکنیک‌های موثر برای بهبود نظم شخصی

۱)خود ارزیابی: برای ایجاد نظم اول لازم است بدانیم شرایط الان ما چیست. پس به مدت سه روز تا یک هفته تصمیمات و عادات روزانه را یادداشت کنید . زمانی که نسبت به وضعیت خود و رفتارمان در برابر وسوسه‌ها آگاه می‌شویم یک قدم به سوی تغییر برداشته‌ایم.

۲)چرایی نظم را به خود یادآوری کنید: ویکتور فرانکل نویسنده کتاب انسان در جستجو معنا می‌گوید: انسانی که چرایی زندگی خود را می‌داند، هر چگونگی را تحمل می‌کند.

۳)به تبع تغییر کردن سخت است. زمانی که در مسیر ایجاد نظم در برابر سختی‌ها تحت فشار قرار گرفتیم لازم است به خودمان یادآوری کنیم که چرا داریم این کار را انجام می‌دهیم؟ این انگیزه‌ای در جهت تاب‌آوری بیشتر در مسیر تغییر است.

۴)متقاعد سازی خود برای منظم شدن در جهت باور به خود: یادآوری چرایی و استمرار به ما کمک می‌کند تا کم کم به خودمان باور پیدا کنیم که ما می‌توانیم با اقدامات کوچک منظم تغییرات بزرگ در زندگی ایجاد کنیم.

۵)برای تغییر برنامه‌ریزی کنید: اینکه ما به طور شفاف بدانیم در هر روز یا هفته چه تغییراتی را می‌خواهیم ایجاد کنیم به انگیزه ما برای اقدام کردن کمک می‌کند.

علاوه بر هدف‌گذاری روزانه یا هفتگی ، داشتن برنامه‌ریزی در این مسیر مهم است. یکی از روش‌های محبوب در برنامه‌ریزی، روش پومودورو است. این روش به این صورت است. اول ۲۵ دقیقه کار می‌کنیم و ۵ دقیقه استراحت می‌کنید . این کار را ۴بار تکرار می‌کنیم و برای استراحت چهارم به جای ۵ دقیقه به مدت ۱۵ الی ۳۰ دقیقه استراخت می‌کنیم. این روش با انعطافی که دارد خسته کننده نیست و چون زمان مناسب ۲ ساعته دارد به انجام یک کار مهم در روز می‌رسیم. البته شما به تعداد بیشتری می‌توانید از این روش استفاده کنید.

تاثیر نظم شخصی بر سلامت ذهنی و جسمی

در مطالعات ، محققان دریافتند که خودتنظیمی (که مشابه خود نظم و انضباط است) نه تنها نتایج دانشگاهی را پیش بینی می کند بلکه دانش آموزان نیز در طول سال تحصیلی نمرات خود را بهبود می بخشند (Duckworth & Seligman ، 2005). علاوه بر این ، کودکانی که بالاترین سطح نظم و انضباط خود را در پیش دبستانی و دبستان دارند ، بیشتر احتمال دارد که مشکلات سلامتی کمتری داشته باشند ، کمتر به سمت مصرف مواد مشکل ساز روند. اما برای بزرگسالان چه تاثیراتی می‌تواند داشته باشد؟

۱)افزایش شانس رسیدن به اهداف: همه ما داستان خرگوش و لاک‌پشت را شنیده‌ایم. فرق رفتار خرگوش و لاک‌پشت در استمرار آنهاست. زمانی که ما نظم داشته باشیم و فارغ از اینکه در چه شرایطی هستیم به کار و اهداف خود متعهد باشیم، شانس رسیدن به اهداف ما افزایش می‌یابد.

۲) دریافت احترام بیشتر: تصور کنید می‌خواهید یک کارمند استخدام کنید. انتخاب شما کدام یک از کارمندان زیر است:

کارمندی که منظم و سروقت کارها را انجام می‌دهد.

کارمندی که تا دقیقه ۹۰ در حال انجام کار است ولی کار را می‌رساند.

داشتن نظم علاوه بر حس رضایت‌مندی درونی باعث دریافت احترام و اعتماد بیشتر از سوی دیگران می‌شود.

۳) افزایش عزت نفس: زمانی که ما روی نظم شخصی خود کار می‌کنیم بالتبع دستاوردهای بیشتری کسب می‌کنیم. همین مسئله به باور به توانمندی‌هایمان و انجام کارهای دشوارتر کمک می‌کند. این خودباوری در نهایت منجر به عزت نفس و دوست داشتن خود می‌شود.

نتیجه‌گیری:

نظم شخصی ابزار حیاتی برای دستیابی به اهداف و بهبود کیفیت زندگی است. با ایجاد انضباط در رفتارهای روزمره، می‌توانیم تمرکز بیشتری روی اولویت‌هایمان داشته باشیم، از استرس و پراکندگی ذهنی رهایی یابیم و بهره‌وری خود را افزایش دهیم. نظم همچنین بر سلامت ذهنی و جسمی تاثیر مثبت می‌گذارد و به ما کمک می‌کند تا از موانع تغییر عبور کرده و به هدف‌های خود نزدیک‌تر شویم. با استفاده از تکنیک‌های ساده مانند خودارزیابی و یادآوری چرایی تغییر، می‌توانیم این نظم را در زندگی‌مان پیاده‌سازی کنیم و به موفقیت‌های بزرگ برسیم.

فاطمه علمداری

ثبت دیدگاه

0 دیدگاه

ورود برای پیوستن به گفتگو